امير عليامير علي، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

امير علي نفس مامان و بابا

پست 21

1392/4/19 8:52
نویسنده : مامان
557 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم ماماني سلام...خوبي؟ ديروز خيلي بد قلق شده بودي پسركم...همش گريه ميكردي و اشك ميريختيگریه...شيرم نمي خوردي...هر كارم كه ميكردم ساكت نميشدي...بابايي هم بيرون بود و من و تو توي خونه تنها بوديم...خيلي ناراحت شدمناراحت...منم شروع كردم به گريه... توي بغلم جلوي اينه بودي... و زل زده بودي به من كه داشتم گريه ميكردم و باهات حرف ميزدم كه ماماني دردت چيه ؟ چرا مامانو ناراحت ميكني؟پوشكتو عوض كردم...واست سوپ درست كردم و دادم خوردي... برات اسباب بازي هاتو آوردم...آهنگ هاي كودكانه واست گذاشتم ولي تو همچنان نق ميزني و گريه ميكني... ولي آخرش ديگه تصميم گرفتم از راه ديگه وارد شممتفکر...برق ها و تلويزيون رو خاموش كردم... و دستاتو مثه وقتي كه كوچولو بودي و قنداقت ميكردم ، گرفتم بستم و گذاشتمت رو زمين و بهت شير دادم...بدون مقاومت خوردي...سير كه شدي گذاشتمت تو گهواره و تابت دادم...5 دقيقه اي بيشتر طول نكشيد كه خوابيدي!!!اوهميبيني ماماني واسه خوابت چقدر اذيتم كردي؟نيم ساعتي خيلي سنگين خوابيده بودي... منم ديدم وقت نمازه ... اومدم نمازمو بخونم...نماز مغربو كه خوندم خواب بودي...ركعت اول نماز عشا كه بودم بيدار شدي و شروع كردي به گريه...هر لحظه گريه ات بيشتر ميشد...منم كه از نمازم هيچي نفهميدم....ميترسيدم نمازمو بشكنم و گناه كرده باشم...بلند نمازمو ميخوندم كه بلكه باصدام آروم بشي...كه تاثيري نداشت...به هق هق افتاده بودي...گلوت هم خشك شده بود بسكه جيغ زدي...با سرعت نمازمو تموم كردم ... و از شدت فشاري كه بهم وارد شده بودنگران...ديگه نتونستم جلوي خودمو بگيرم...بلند بلند شروع كردم به گريه...همينكه گريه اي منو ديدي اروم شدي و به من نگاه كردي...سريع بغلت كردم و كلي بوسيدمت ماچ... شير ميخواستي ماماني... آخه چرا اينقدر بي طاقتي...تا گشنه ميشي زمين و زمانو به هم مي دوزي!!!

بعضي شبا مثه ديشب هر يك ربع به يك ربع...نيم ساعت به نيم ساعت...شير ميخواي...اگه هم بهت شير نميدادم گريه ميكردي...مجبور بودم شيرت بدم و از خوابم بزنمافسوس...با اينكه ميدونستم سيري...حتي چندباري هم بالا آوردي... بابايي ميگه شبا يكي دوبار شيرخشك بهت بدم تا شكمت حسابي سير بشه...نميدونم...شايد از امشب اين كارو كردم...دوستت دارم پسر خوبم...تو گل مامانيقلب...اميدوارم زودتر بزرگ بشي و مامان بتونه يه خواب راحت داشته باشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)