پست 71 (آرد بازی!)
سلام گلی این روزا همش گلی صدات میکنم...خوبی گلی؟؟؟ امروز میخوام از آردبازیت بگم...رفته بودی سراغ قوطی شیرخشکت و گیر داده بودی که بازش کن و همش میگفتی جی جی ...جی جیمنم سریع کارمو انجام دادم و اومدم برات شیرخشک درست کردم (البته همونطور که می دونی شما شیر خودمو می خوری و شیرخشک برای وقتایی هست که من نیستم مثلا صبحا که از 7 تا 9 پیش بابافرهاد هستی و یا خونه ی مامانی که از 9 تا 1 اونجایی..)و اصرار کردی که پیمانه رو بدم دستت و درب قوطی رو نبندم...منم از اونجایی که دوست دارم همه چیزو تجربه کنی و یادبگیری یه قوطی خالی شیرخشک آوردم برات با آرد پر کردم ... یه پارچه هم زیر پاهات پهن کردم...شما هم خوشحال از انجام یه کار جدید...تمام سر تا پاتو آردی کردیحتی توی چشمت هم آرد رفته بود و مدام چشمتو پاک میکردی...
این عکسم از فضولی هات گرفتم پسر شیطون... البته از فضولی اصلی موفق به عکاسی نشدم...روی پشتی مبل شکمتو تکیه میدی ...با زور دستات خودتو میکشی بالا و پاهاتو بالا نگه میداری...توصیفش سخته
پی نوشت:نمی دونم گفتم برات که شبا پوشکتو باز میکنم یا نه؟ چون شبا جیش نمی کنی...شب که میشه روی بالشتت سرتو میزاری و میگی مامی...بادستت هم پوشکتو میگیری ...یعنی بازش کن...بعدم میگی جی جی ... و با لبخند منتظر میشی تا بهت شیر بدم... امروز دومین روزی هست که صبح که از خواب پا میشی میبرمت دستشویی و شما هم جیش میکنی چون دیگه میخوام کم کم مفهوم جیش داشتن رو یادت بدم...توی دستشویی هم برات شعر...666 سه تا 6 داره... حاجی که از مکه میاد ریش داره...نی نی که از خواب پا میشه جیش داره رو می خونم...بعدم هم که جیش کردی برات می خونم آفرین جیش کردی...جیش کردی و جیش کردی ...پسر مامان جیش کردی رو میخونم و بهت جایزه شکلات میدم...
اینم بگم که خیلی با تعجب به جیش کردنت نگاه میکردی ولی بعدش مدام لبخند رضایت میزدی...
از پوشک گرفتن و از شیر گرفتنت رو شروع کردم و میخوام طی چند ماه کم کم یاد بگیری نه با استرس و دعوا و ناراحتی...چون خیلی دوستت دارم امیرگلــــــــــــــــــــی