پست 64
امیرعلی جون هفده ماهگیت چند روزی میشه که تمام شده و الان وارد 18 ماهگی شدی...خدایا شکرت
اگه بخوام از کارهای ریز و درشتت بگم طوماری میشه ولی از این به بعد سعی میکنم زود به زود مطلب بنویسم تا شیرین کاریاتو فراموش نکنم...
الان 12 تا دندون داری به جز 8 تا دندون جلویی 4 تا دندونای کرسیت هم کامل در اومده... توی عکس هم مشخصه...
خیلی حرفـــه ای فوتبال بازی میکنی...اینکه میگم حرفه ای خالی بندی نیست ها...مامانی میگه در حال فوتبال بازی کردن ازت فیلم بگیریم بزاریم اینترنت تا استعدادت کشف بشه و تیم های بزرگ بیان از الان باهات قرار داد ببندن!البته مهارت پرتاب توپ با دست و شوت کردن توپ با پا رو چند ماهی هست که یاد گرفتی...
چند هفته ای هست که فعل های ساده رو توی حرفات بکار میبری.مثل : بوپ بده...بابا آمد...گل شد... رفت... بیا... برو... زد...بریم...
دایره ی کلماتت دیگه خیلی گسترده شده...تقریبا هر چیزی رو که زیاد بشنوی یاد میگیری و تکرار میکنی...
معنی حرفایی که باهات میزنیم کاملا درک میکنی و منظور خودتو با اشاره ی سر و دست و کلمات به مخاطبت میرسونی...
اعضای بدنت رو میشناسی شامل: چشم-گوش-سر-مو-دست-پا-دندون
حیواناتی که دیدی رو میشناسی مثل :پیشی-هاپو-جوجو-مورچه (لولو)
بهت بگیم جوجو کو؟ به اسمون نگاه میکنی تا کبوترها رو ببینی ...
ماه و ستاره رو هم می شناسی اگر ازت بپرسیم به آسمون نگاه میکنی و وقتی پیداشون کردی میگی اینجا و با انگشت اشاره نشون میدی...
استوانه ی هوشت رو با کمی کمک درست انجام میدی...
هر وقت هوس شیر خوردن کنی میگی جی جی ... اگر خونه ی مامانی باشی دست مامانی رو میگیری میبری کنار شیرخشکت...
اگر بخوای ترانه های خاله ستاره رو تماشا کنی میری پای لپ تاپ و با دست بهش اشاره میکنی ... بعضی وقتا هم در حال تماشا خوابت میبره
اینم یه تعداد عکس از خوشگل ترین پسر دنیــــــــــــــــــــــــــا
توی این عکس ببین پایین لبت زخمی شده بخاطر اینکه لیوان استیل دستت بود که یهو افتادی و صورتت زخمی شد...کلی هم خون ازش اومد...الان زخمش خوب شده ولی جاش باقی مونده...ایشالا که ردش باقی نمونه!
اینجا هم که لباسای تمیزی که از ماشین لباسشویی درآوردم رفتی از توی سبد برداشتی... عکسو کوچیک کردم تا کسی نفهمه که چقدر لباس مرطوب رو ریخته بودی روی فرش!!!
هر سوییچ یا کلیدی که میبینی دنبال قفلش میگردی...اینجا کلیدهای در خونه رو داری تو جاسوییچی ماشین میبری!
اینم خنده های عشقم ...ماشالا خیلی هم خوش خنده ای قربونت برم...در روز اگه چند بار سربه سرت نزارم و با هم غش غش نخندیم انگار یه چیزی کم دارم...
بعضی وقتا هم نمی خوای رو بدی و خندهاتو نگه میداری که لبات این شکلی میشن!